ساخت یک شرکت خیلی شبیه معماری یک ساختمان است شما بر اساس تجربه های گذشته خود در زندگی و مشاوره با دیگران و یا حتی استفاده از کتاب ها و اموزشهای دانشگاهی خود تصمیم می گیرید که یک شرکت در حیطه تخصصی خود تاسیس کنید اما در ابتدا مانند یک معمار طرح و دیزایت و نقشه اولیه آن شرکت را برای خود ترسیم می کنید و یا حتی به صورت یک فرایند مراحل تحول آن را نیز در نظر می گیرید. البته اگر منطقی باشید می دانید که قرار نیست که تمام طرح و نقشه اولیه شما به صورت کامل اجرا شود! اما این کار و طرح اولی از اغتشاش ها و صرف هزینه های گزاف اولیه جلول گیری می کند و به شما نیز یک قوت قلب بیشتری برای شروع می دهد. بعد از معماری نیاز عمران و ساختن این شرکت در دنیای واقعی دارید.
من 4 مرحله برای شرو شرکت شما که به نظرم اساسی ترین مراحل نیز به حساب می آیند در زیر برایتان لیست کرده ام:
حتما این نقل قول معروف را شنیده اید: اگر روزی امضایی برای مشتری انجام دادی، روزی است که آن را از دست دادید. وقتی کسب و کاری را شروع می کنید، باید بدانید که همه چیز متفاوت نیست،مدیریت شما روزی پایان می یابد، و شما باید بدانید برای آن روز آماده هستید یا خیر! و حقیقت دیگری که وجود دارد این است که، شما هیچ حق بازنشستگی نمی گیرید. شما فقط یک فرصت برای موفقیت در کسب و کار خود خواهید داشت، پس قبل از این که زمان آن به اتمام برسد، برنامه ای برای آن بریزید. شروع به برنامه ریزی برای کسب و کار موفق باید 5 تا 10 سال زودتر از زمانی باشد که می خواهید به کسب و کارتان خاتمه بدهید. به خودتان اجازه بدهید، که زمان بیشتری برای پیاده سازی ایده هایتان داشته باشید. به عنوان مثال خوش بینی کسب و کار کوچک، هم اکنون در حال افزایش است، بنابر این احتمالا زمان خوبی برای شروع یک کسب و کار خوب در بازار است.اگر شما برنامهریزی برای کسب و کار موفق خود را زود شروع کنید، میتوانید زمانی که خوب هستید، و موفقیتتان به میزان قابل توجهی رسیده است، احتمالا از انجام دادن فروش در دوران رکود اقتصادی اجتناب کنید. همچنین شما باید یک ایده کلی از مسیری که میخواهید با کسبوکار خود از زمان شروع به کار ببرید، داشته باشید. میخواهید فروش کنید؟ یا برنامهریزی برای عبور از مرحله ای از کسب و کار؟
سناریو بدترین حالت خود را پوشش دهید
این واقعیت زندگی است که بیماری، مرگ،سیل و یا آتش میتواند به طور غیر منتظرهای حمله کند. در این موارد چه اتفاقی برای استراتژی خروج شما میافتد؟ نمیدانم که در حال حاضر چه تعداد از صاحبان کسبوکار در بهشت کالیفرنیا، که به تازگی سوزانده شدهاند، با بیمه کافی پوشش داده شدهاند. من شک دارم که طبیعت استراتژی خروج شدیدی را برای بسیاری از آنها تحمیل کردهاست. اما بیمه خطر، تنها یک نوع از بیمه هایی است که برای صاحبان کسب و کار می باشد. آنها به یک یا چند سیاست بیمه عمر نیاز دارند. برای مثال، اگر کسبوکار شما بدهی قابلتوجهی داشته باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر صاحب کسب و کاری ناگهان فوت کند؟ آیا خانواده او توانایی اجرای عملیات شما را دارند و با پرداخت بدهی جاری میشوند؟ آیا داشتن یک سیاست بیمه عمر در جایی که بدهی را پوشش میدهد، یا حداقل به اندازه کافی هزینه برای مواقع ضروری را فراهم میکند بهتر نیست؟ و بدیهی است که بیمه عمر بسیار مهم است. همان گونه که تای استوارت توصیه میکند " سن فاکتور مهمی در قیمتگذاری برتر است. صاحب یک تاجر ۴۵ ساله بیش از یک مالک ۴۰ ساله به ۵۰ درصد پرداخت خواهد شد. این شرکت هزینه بیمه عمر شما را در سن پایین تامین خواهد کرد."
سه جهت کلی در مدیریت کسب و کار وجود دارد که باید به کار گرفته شود:
مفاهیم فروش برای هریک از این موارد متفاوت است، و می تواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد.قطعا بیشتر صاحبان کسبوکار از فهمیدن این که هیچکس در خانواده آنها واقعاً علاقهمند به انجام کسبوکار نیست شوکه شدهاست. همچنین، یک ارزیابی صادقانه ممکن است شما را به این نتیجه برساند، که هیچکس در خانواده قادر به اداره کسبوکار نیست. در نهایت، ممکن است تنشی میان اعضای خانواده وجود داشته باشد که مدیریت موفقیتآمیز آینده را دشوار میسازد. همه این فاکتورها باید در نظر گرفته شوند. برخی از این اصول در صورتی اعمال میشوند که شما فکر میکنید که مدیر فعلی شرکت، می خواهد شرکت را برای همیشه داشته باشد. در این حالت، شما میخواهید زمان کافی را برای آموزش کارکنان به کار ببرید و به طور کامل توانایی آنها برای موفق بودن را داوری کنید. یک مزیت این سناریو این است که خریدار کسبوکار را درک میکند و ارزش آن و پتانسیل آن برای رشد را میداند.
ارزش بخشیدن هر چه بیشتر کسب و کارتان برای صاحبان جدید آن می تواند موضوع مهمی باشد. به خصوص اگر میخواهید کسبوکار خود را در بازار آزاد قرار دهید. نه تنها فروش مهم هستند بلکه ترکیبی از مشتریان، تسهیلات شما، نرخ گردش کارکنان، مدیریت ارشدتان، و نیاز بیشتری به آن در نظر گرفته میشوند. به عنوان مثال، اگر بخش عمده فروش شما به یک مشتری باشد، این یک پرچم قرمز برای خریداران طرف ثالث خواهد بود. اگر دلیلی که این مشتری از شما میخرد این است که از دوستی طولانی با آنها لذت بردهاید،یا فروشندگان برتر شما هستید چطور؟ آیا زمانی که شما آن کسب و کار را ادامه نمی دهید آنها نیز آن را ترک میکنند؟ شاید شما یک ساختمان طولانیتر از آنچه که باید داشته باشید را نگه داشتهاید، زیرا احساس میکنید مسئول کارمندان هستید، یا شاید این اولین کار شما بودهاست. این موضوع باعث پایین آوردن ارزش شما خواهد شد. خبر خوب زمانی است که شما مطابق با این اصول عمل میکنید، میتوانید به دنبال بازنشستگی عالی یا ماجراجویی جدید باشید.
کسب و کار شما دیگر نمی تواند صرفا فیزیکی و به صورت سنتی در حجره های بازارهای قدیمی ایجاد شود. به شما قول می دهم که کسب و کارهای سنتی که فاقد شعبه هایی از طراحی سایت در فضای مجازی هستند در دو دهه آینده محکوم به شکست خواهند بود.
به نظر می رسد که بعد از طراحی سایت برای بیزینس و کسب و کار خود می پرسید آیا صرف داشتن یک وبسایت شرکتی یا وبسایت فروشگاهی موفقیت مرا تضمین می کند یا خیر. بله حدس شما درست است داشتن یک سایت تنها یک ابزار برای شروع رقابت شما در دنیای مجازی است. شما باید این سایت را پرورش دهید، مطالب آن را آپدیت نگه دارید و از تکنیک های سئو نیز برای کسب رتبه های برتر در نتایج گوگل استفاده کنید.
این موضوعات را برای این گفتم که یک مدخلی باشد برای مطالب آینده که برایتان در پست های بعدی سعی می کنم درباره هر کدام از آنها بیشتر صحبت کنم.
ش